{{item.fa_name}}

جست‌و‌جوی دقیق برای معنی تولید کردن‌، مو در واژه‌نامه ترجمیک

متاسفانه جستجوی دقیق عین این کلمه یا عبارت، نتیجه‌ای دربرنداشت.




معنی تولید کردن‌، موجب‌ شدن‌، بوجود اوردن‌، پرورش‌ دادن‌، از , جانوران‌ هم‌تیره‌ تخم‌ کشیدن‌، از یک‌ نژاد ایجاد کردن‌, معنی تولید کردن‌، موجب‌ شدن‌، بوجود اوردن‌، پرورش‌ دادن‌، از پ جانوران‌ هم‌تیره‌ تخم‌ کشیدن‌، از یک‌ نژاد ایجاد کردن‌, معنی تmgdb lcbj‌، km[f‌ abj‌، fm[mb اmcbj‌، /cmca‌ bاbj‌، اx , [اjmcاj‌ ik‌تdci‌ تok‌ ladbj‌، اx dl‌ jژاb اd[اb lcbj‌, معنی اصطلاح تولید کردن‌، موجب‌ شدن‌، بوجود اوردن‌، پرورش‌ دادن‌، از , جانوران‌ هم‌تیره‌ تخم‌ کشیدن‌، از یک‌ نژاد ایجاد کردن‌, معادل تولید کردن‌، موجب‌ شدن‌، بوجود اوردن‌، پرورش‌ دادن‌، از , جانوران‌ هم‌تیره‌ تخم‌ کشیدن‌، از یک‌ نژاد ایجاد کردن‌, تولید کردن‌، موجب‌ شدن‌، بوجود اوردن‌، پرورش‌ دادن‌، از , جانوران‌ هم‌تیره‌ تخم‌ کشیدن‌، از یک‌ نژاد ایجاد کردن‌ چی میشه؟, تولید کردن‌، موجب‌ شدن‌، بوجود اوردن‌، پرورش‌ دادن‌، از , جانوران‌ هم‌تیره‌ تخم‌ کشیدن‌، از یک‌ نژاد ایجاد کردن‌ یعنی چی؟, تولید کردن‌، موجب‌ شدن‌، بوجود اوردن‌، پرورش‌ دادن‌، از , جانوران‌ هم‌تیره‌ تخم‌ کشیدن‌، از یک‌ نژاد ایجاد کردن‌ synonym, تولید کردن‌، موجب‌ شدن‌، بوجود اوردن‌، پرورش‌ دادن‌، از , جانوران‌ هم‌تیره‌ تخم‌ کشیدن‌، از یک‌ نژاد ایجاد کردن‌ definition,